فرنچایز The Walking Dead سریالهای متعددی دارد که هر کدام از آنها توانستند ترس و وحشت خوبی را به نمایش بگذارند.
سریال «مردگان متحرک» به اثری برجسته در دنیای سریال در دهه ۲۰۱۰ میلادی تبدیل شد و سریالی بسیار موفق و بزرگ به شمار میرفت که توانسته ایدههای کلاسیک وحشت را با درام کاراکترمحور خوب و جذابی ترکیب کند تا نمایشی بسیار مهیج و تماشایی از تلاش ریک گرایمز با بازی اندرو لینکلن و گروهش برای بقا در دنیایی آخرالزمانی را به نمایش بگذارد. این سریال در طول ۱۱ فصل خودش هرگز رویکردی ایمن نسبت به کاراکترها در پیش نگرفته و هیچ کاراکتری در این اثر جایگاه مستحکمی نداشته است و این در حالی است که در ادامه سریال نیز ترس از مردگان متحرک جای خودش را به احتیاط و ترس از زندهها میدهد.
به دنبال موفقیت این سریال نیز شبکه ایامسی به سراغ ایجاد فرنچایز «مردگان متحرک» رفت تا با ساخت نسخههای فرعی متعدد، همچنان این مجموعه را زنده نگه دارد و داستانهای جدیدی را از آن به نمایش در بیاورد. در کل این مجموعه قسمتهای بسیار زیادی وجود دارند که نهتنها در بیان داستانی جذاب عالی بودند بلکه توانستند بینندگان را به وحشت بیندازند. در ادامه همراه با ما باشید تا به بررسی ترسناکترین قسمتها در فرنچایز «مردگان متحرک» و رتبهبندی آنها بر اساس امتیاز IMDb بپردازیم.
۱۱. قسمت هفتم فصل اول سریال The Walking Dead: World Beyond
امتیاز IMDb: امتیاز ۶.۳ از ۱۰
سریال «مردگان متحرک: جهانی فراتر» متأسفانه فرصت زیادی در اختیار نداشت و حتی قبل از اینکه اولین قسمت از آن پخش شود، کنسل شده بود اما توانست دو فصل کوتاه از پویایی بسیار خوب بین کاراکترها و آشکارسازیهای شگفتانگیز را برای مخاطبان به ارمغان بیاورد که همچنان برجسته و جذاب هستند.
شاید هیچ خیانتی در فرنچایز «مردگان متحرک» به اندازه خیانت هاک با بازی آنت ماهندرو دردآور نباشد؛ او با بقیه دوست میشود تا اینکه مشخص میشود او دختر شخصیت شرور داستان است. این داستان نشان میدهد که چطور هاک زخم روی صورت خودش را به دست آورده و برای افرادی که منتظر یک صحنه مبارزه طولانی بودند، شگفتی بزرگی به ارمغان میآورد.
در حقیقت، این قسمت بیشتر روی زیر سؤال بردن مسئولیت یک سرباز تمرکز دارد و اینکه آیا او باید از دستوراتی که منجر به قتل و خیانت به قوانین اخلاقیاش میشود، سرپیچی کند یا خیر. هاک یکی از جذابترین شخصیتهای شرور در این فرنچایز است و این قسمت که با عنوان Truth or Dare است، او را در بدترین حالت خودش به نمایش گذاشت.
۱۰. قسمت سوم فصل هفتم سریال Fear the Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۶.۳ از ۱۰
شایان ذکر است که احتمالاً سریال «ترس از مردگان متحرک» ترسناکترین نسخه فرعی ساخته شده از فرنچایز «مردگان متحرک است» و قسمتهایی همچون قسمت سوم فصل هفتم با عنوان Cindy Hawkins نیز بهخوبی مهر تأییدی بر این موضوع هستند. جون با بازی جنا الفمن و جان با بازی گری دیلاهانت در پناهگاهی زیرزمینی گرفتار شدهاند، پناهگاهی که متعلق به قاتلی سریالی به نام تدی با بازی جان گلاور است. آنها اتاقی را کشف میکنند که در آن، این قاتل قربانیان خودش را شکنجه میکرده است و سیندی هاوکینز نیز ظاهراً نام آخرین قربانی او بوده است.
با این حال، آنها نمیتوانند پناهگاه را بدون حفاظت زیاد ترک کنند. در بیرون پناهگاه، جان با غریبهها روبهرو میشود و یکی از آنها را با تیر میزند و این در حالی است که یکی از آنها وارد اتاق میشود. هرجومرج فوران میکند و آنها متوجه میشوند آنچه فکر میکردند ارواح قربانیان تدی بودند، در واقع واکرها هستند. این قسمت از سریال داستان لایهلایه و پیچیدهای دارد که از چندین جنبه از ژانر وحشت کمک میگیرد تا به یکی از ترسناکترین قسمتهای سریال «ترس از مردگان متحرک» و همچنین کل فرنچایز تبدیل شود.
۹. قسمت سوم فصل چهارم سریال Fear the Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۷.۹ از ۱۰
سومین قسمت از فصل چهارم سریال «ترس از مردگان متحرک» که با عنوان Good Out Here است، مرگ یکی از شخصیتهای اصلی سریال یعنی نیک کلارک با بازی فرانک دیلین را به تصویر میکشد، مرگی که طرفداران و بینندگان احتمالاً آن را فراموش نمیکنند. این قسمت با استفاده از یک کودک بهعنوان شخصیت آنتاگونیست توانسته ترس و وحشتهای جدیای را خلق کند.
نیک به این کودک التماس میکند کاری که برادرانش به او میگویند را انجام ندهد اما همه اینها بیفایده است. در همین حال نیز مدیسون با بازی کیم دیکنز سعی دارد تا جلوی کشته شدن انیس با بازی ایوان گمبل توسط نیک را بگیرد تا نیک از این خط قرمز عبور نکند اما در نهایت، نیک مجبور به انجام این کار میشود.
در این داستان حسی از سرنوشت احساس میشود که نشان میدهد سرنوشت نیک قطعی است و بازگو شدن تکه تکه سرنوشت او نیز باعث شده تا تماشای آن بسیار دردناکتر باشد. نیک در نهایت موفق میشود تا انیس را پس از درگیری در یک سیلو بکشد و انیس را در یک صحنه وحشتناک به شاخ گوزن میکوبد تا بمیرد. این قسمت پایان راه شخصیت نیک بود اما او بعداً در صحنههای فلشبک حضور داشت.
۸. قسمت اول فصل ششم سریال Fear the Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۸.۴ از ۱۰
لحظات پایانی فصل پنجم سریال «ترس از مردگان متحرک» نشان داد که مورگان با بازی لنی جیمز در آستانه مرگ بود؛ در این صحنه، او با زخمی شدید از هوش رفت و این در حالی بود که واکرها در حال نزدیک شدن به او بودند. اولین قسمت از فصل ششم سریال با عنوان The End is the Beginning آشکار کرد که مورگان هنوز زنده است اگرچه او همچنان در حال مراقبت کردن از زخم خودش است و این در حالی است که او تلاش دارد تا عزیزان ربوده شده خودش را پیدا کند و یک شکارچی جایزهبگیر خستگیناپذیر نیز در تعقیب او است.
جنبههای داستانی کوتاه این فرصت را در اختیار این قسمت قرار داده تا شدت و تنش بیشتری داشته باشد و این در حالی است که تلاش و مبارزه مورگان برای بقا باعث خلق لحظات دلهرهآور و پر از استرسی شده است. در حالی که مورگان در نهایت پیروز از میدان خارج میشود اما پایان این قسمت نیز چیزهای بیشتر و مخوفتری از اتفاقات پیشرو را نوید میدهد.
۷. قسمت ششم فصل یازدهم سریال The Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۸.۶ از ۱۰
فصل پایانی سریال «مردگان متحرک» پر از تعلیق و هیجان است چراکه با نزدیک شدن به پایان داستان و در معرض خطر قرار گرفتن کاراکترهای دوستداشتنی و محبوب باعث ایجاد تنش بسیار زیادی میشد. قسمت ششم با عنوان On the Inside نیز همین گونه بود؛ در این قسمت، کانی با بازی لورن ریدولف و ویرجیل بازی کوین کارول در فضای باز گمشده بودند و در خانهای پناه گرفتند، خانهای که مشخص میشود برخی از موجودات مرموز را درون خودش دارد.
داستان پیرامون کانی و ویرجیل ترکیبی بسیار دلهرهآور و پر از استرس از وحشت خانه جنزده و همچنین جنبههای خونین فرنچایز «مردگان متحرک» بود. این قسمت همچنین گام رو به جلوی بسیار خوبی برای دریل دیکسون با بازی نورمن ریدوس و همچنین گروه ریپرزها بود، گروهی که در اینجا توانستند خودشان را بهعنوان یکی از گروههای شرور مخوفتر و به یاد ماندنیتر ثابت کنند.
۶. قسمت دوم فصل ششم سریال The Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۹.۲ از ۱۰
این قسمت از سریال «مردگان متحرک» که با عنوان JSS است، داستان انید با بازی کیتلین ناکون را دنبال میکند، بچهای که وقتی پدر و مادرش مجبور بودند تا برای رفع مشکل ماشینشان توقف کنند، شاهد کشته شدن هر دوی آنها توسط واکرها بود. انید پس از گیر افتادن در داخل ماشین و همچنین رها و گم بودن در فضای باز، همانطور که به دنبال پیدا کردن سرپناهی برای خودش است، شعار «فقط هر طوری شده زنده بمان» را سرلوحه کار خود قرار میدهد و در نهایت نیز الکساندریا را پیدا میکند.
این قسمت بهخاطر این بود که به نحوی بیشتر به کاراکتر انید پرداخته شود و داستان پسزمینه او را بهتر برای مخاطبان به نمایش بگذارد. با انجام این کار، دنیای سریال به طور قابل توجهی گسترش پیدا کرده و کاراکتری به مخاطبان معرفی شده که میتوانند بهراحتی با او همدردی کنند. این قسمت همچنین بار دیگر ماهیت بیرحم دنیای مردگان متحرک را به بینندهها یادآور شده است. به همین خاطر نیز یکی از بهترین قسمتهای سریال «مردگان متحرک» است.
۵. قسمت سیزده فصل دوم سریال The Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۹.۲ از ۱۰
در فصل دوم سریال «مردگان متحرک» گروه به طور موقت در مزرعه هرشل با بازی اسکات ویلسون ماندگار میشوند و اگر تمام زامبیها را نادیده بگیرید، برای لحظاتی حس راحتی و دلنشینی دارد. این قسمت ثابت میکند که آنها نمیتوانند در مزرعه بمانند و بار دیگر اوضاع شروع به متشنج شدن میکند. ریک در قسمت قبلی، شین با بازی جان برنتال را کشت و وقتی کارل به واکر شین شلیک کرد، ریک بهسختیی نجات پیدا کرد. با این حال، این شلیک به نحوی زامبیها را به سمت مزرعه کشاند.
این قسمت از سریال که با عنوان Beside the Dying Fire است، با تصویر کشیدن تعدادی صحنه فلشبک قابلتوجه توانسته برخی از کاراکترها را به مخاطبان بشناساند. این قسمت همچنین اولین حضور شخصیت جذاب و جالب میشون با بازی دانای گوریرا بوده است، کسی که در ادامه به یکی از شخصیتهای اصلی سریال تبدیل میشود. با این حال، صحنهای که ریک و کارل بین آتش و گروه زامبیها گرفتار شدهاند، بسیار دلهرهآور و ترسناک است، آن هم با وجود اینکه بیننده میداند آنها از این موقعیت جان سالم به در میبرند.
۴. قسمت اول فصل اول سریال The Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۹.۲ از ۱۰
بیدار شدن در داخل بیمارستان و متوجه شدن این موضوع که بسیاری از چیزها نابود شده یا مردهاند و همچنین تلاش برای متوجه شدن اینکه دقیقاً چه اتفاقاتی رخ داده است، بدون شک یکی از دلهرهآورترین سناریوهایی است که میتوان تصور کرد. این دقیقاً اتفاقی است که برای ریک گرایمز در ابتدای فصل اول سریال «مردگان متحرک» رخ میدهد و همین نیز باعث میشود تا این قسمت با عنوان Days Gone Bye به یکی از ترسناکترین قسمتهای سریال تبدیل شود. در این قسمت، ریک گرایمز سعی دارد تا به دنبال غذا و منابع بگردد و در همین حین نیز باید نقشهای برای پیدا کردن خانوادهاش بریزد.
این قسمت از سریال توانسته بهخوبی زمینهسازیهای لازم برای سریال را انجام بدهد و اندکی از گذشته ریک را به نمایش در بیاورد. اولین فصل از سریال «مردگان متحرک» به طور کلی بهترین فصل نیست اما اولین قسمت آن واقعاً افتتاحیهای بسیار دلهرهآور و پر تنش بوده است. این قسمت توانسته در همان ابتدا خطرات و هیجان را در سطح بالایی به نمایش بگذارد و درون مایه سریال را بهخوبی شکل بدهد.
۳. قسمت اول فصل هفتم سریال The Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۹.۲ از ۱۰
نیگان با بازی جفری دین مورگان به چیزی فراتر از یک ضدقهرمان تبدیل شده اما اولین حضور او در سریال «مردگان متحرک» مردی را نشان داد که بهخاطر تراژدیهای شخصی خودش به فردی هیولا صفت تبدیل شده بود. نیگان با در اولویت قرار دادن بقا و تبدیل شدن به رهبر بیرحم گروه، چوب بیسبال دوستداشتنی خودش به نام لوسیل را بالا میبرد و آبراهام با بازی مایکل کادلیتز و گلن با بازی استیون یئون را میکشد.
تصویرگری خشونت و همچنین کشتن دو شخصیت اصلی، مهم و دوستداشتنی سریال نیز باعث شده تا این قسمت با عنوان The Day Will Come When You Won’t Be هرگز از ذهن مخاطبان پاک نشود. این قسمت همچنین تنش بسیار زیادی را ایجاد، بهخصوص در صحنهای که ریک تقریباً وادار شده بود تا دست کارل را قطع کند. با این کار، ریک به پوستهای توخالی از رهبری قدرتمندی تبدیل شده بود که بینندهها در فصلهای قبلی از او دیده بودند. پایان این قسمت نیز گروهی از هم پاشیده را نشان میدهد که هدف یا جهتگیری خاصی ندارند و این در حالی است که تلاش میکنند با وحشت سادیستی که شاهد آن بودند، کنار بیایند.
۲. قسمت پانزدهم فصل نهم سریال The Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۹.۳ از ۱۰
شرورهای وحشتناک سریال «مردگان متحرک» میآیند و میروند اما تعداد کمی از آنها به اندازه آلفا با بازی سامانتا مورتون ناراحتکننده بودند. او رهبر گروهی از افراد است که خودشان را ویسپرز مینامند و لباسهای گوشتی میپوشند و با زامبیها مخلوط میشوند. آنها در گروههای بسیار بزرگ سفر میکنند و در همان لحظه ابتدایی حضورش در سریال نیز مجبور به رویارویی با گروه اصلی میشود. در حالی که چهار جامعه گرد هم میآیند تا دورهای از صلح نسبی را جشن بگیرند، آلفا آماده میشود تا خودی نشان بدهد.
ورود گروه ویسپرزها به سریال «مردگان متحرک» بهخاطر صحنهای شوکهکننده شناخته میشود که در آن، مشخص میشود این گروه برخی از اعضای گروه را کشتهاند و سر آنها را روی چوبهایی در تپهای در همان نزدیکیای گذاشتهاند. این صحنه واقعاً دلخراش و ویرانکننده بود اما دلیل اینکه آنقدر خوب و دلخراش بوده این است که همانند عنوان قسمت یعنی The Calm Before، قبل از رخ دادن آن آرامشی وجود داشته است. گروه در حال لذت بردن از گردهمایی اجتماعی بودند و دلواپسی چندانی درباره موقعیت مکانی دوستان خودش نداشتند و به همین خاطر نیز آشکارسازی درباره کشته شدن آنها بسیار دلخراش و ویرانکننده بوده است.
۱. قسمت نهم فصل ششم سریال The Walking Dead
امتیاز IMDb: امتیاز ۹.۶ از ۱۰
یکی از بهترین قسمتهای سریال «مردگان متحرک» قسمت نهم فصل ششم با عنوان No Way Out است و از آن دسته قسمتهایی است که هر کنشی یک واکنش منفی فوری به همراه دارد و هر چه جلوتر میرود، بدتر و بدتر میشود. در ابتدا، دریل و گروه توسط گروهی از ناجیان متوقف میشوند و دریل مجبور میشود تا آنها را در یک انفجار بکشد. این کار در آیندهای نزدیک اثرات مخربی به همراه خواهد داشت اما در همین پایان قسمت نیز همه چیز خشن و خونین است. در همین حین، الکساندریا توسط واکرها تسخیر شده و گروهی از بازماندگان به رهبری ریک سعی دارند تا مخفیانه از میان گله عبور کنند و همین نیز عواقب ویرانکنندهای برای آنها به همراه دارد.
در اینجا، میشون مجبور میشود تا بچهای انتقامجو را به قتل برساند، کسی که به سمت ریک اسلحه نشانه گرفته و شلیک او باعث کور شدن کارل میشود. با توجه به اینکه قسمت اعظمی از تعلیق پایان فصل ششم سریال مربوط به افشای حضور نیگان بوده، قسمت نهم فصل ششم بهخوبی توانسته نشان بدهد که این سریال در آینده تا چه اندازه میتواند وحشتناک باشد.
در این مطلب به معرفی ترسناکترین قسمتها از فرنچایز «مردگان متحرک» پرداختیم و آنها را بر اساس امتیاز آنها در وبسایت IMDb رتبهبندی کردیم. نظر شما در این رابطه چیست؟
منبع: collider