نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان

منبع: همگردی

2

1402/9/25

13:36


ایسنا/ این خبر پیرامون نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان برای شما نگارش شده است.

محسن بهزاد، پژوهشگر معماری ایرانی به وجود زیرزمین به عنوان یکی از اجزای موجود در معماری خانه های گذشته اظهار کرد: زیرزمین علاوه بر ایجاد فضای مطلوب برای گذراندن اوقات زندگی، برای نگهداری مواد غذائی فاسدشدنی استفاده میشد. البته در بعضی از خانه ها جهت جایگزینی خمره های سرکه و ترشی هم استفاده میشد. سقف زیرزمین ها با آجر یا خشت به صورت خونچه پوش یا طاق و چشمه و نیز مدل های دیگر پوشش سقف پوشیده میشد. حتی در خانه هایی که سقف طبقات همکف و اول به صورت تیر یویش بود به جهت استحکام، سقف زیرزمین از مصالح اصلی ساخته میشد و نمای آنها با آجر یا کاشی معرق مانند زیرزمین خانه امام جمعه یا با نماهای کاه گلی و گچی پوشیده میشد.

این پژوهشگر معماری ایرانی در توصیف حوضخانه چنین بیان کرد: این بخش در تعداد کمی از خانه های قاجاری اصفهان مشاهده می شود و بیشتر در کنار گوشه های پلان خانه ها و در جاهایی که مستقیم با حیاط دید ندارد و نور آنها بسیار کم و تاریک است با ساخت نورگیر سقفی کمی بلندتر از سقف اصلی و ساخت حوض در کف آن فضائی دلربا خصوصاً در فصول گرم ایجاد می کردند نظیر حوضخانه خانه امام جمعه و خانه ملاباشی که با ایجاد سکوهایی در اطراف آن محلی برای گفت و شنود و استعمال قلیان فراهم می ساختند.

بهزاد پیرامون نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان افزود: بادگیر نیز مربوط به خانه های کویری یزد و گودال باغچه است البته در چند خانه قاجاری اصفهان مانند خانه دکتر اعلم نیز به صورت جفتی میتوان مشاهده کرد که تقریباً عملکرد مکش وار برای داخل کردن هوای خنک و باد به ساختمان و خارج کردن هوای گرم داخل به بیرون را داشت و اغلب با کانال سازی با مصالح اصلی هوای خنک و باد به شاه نشین و جاهای دیگر هدایت میشد.

بهزاد اضافه کرد: اتاق های یک دری، یک در و دو پنجره رو به حیاط و با عمق زیاد نسبت به عرض و اتاق دو دری نیز به صورت مستطیل با دو در رو به حیاط (البته کمتر متداول است) و اتاق سه دری با 3 در رو به حیاط که در اکثر خانه های معمولی و اعیان نشین ساخته میشد، اتاق پنج دری که بیشتر اتاق اصلی خانه و حکم شاه نشین را داشت و در سمت شمال عرصه ساخته باشد و به منظور مهمانخانه و سالن پذیرایی استفاده میشد.

او پیرامون نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان توضیح داد: اتاق ها بر اساس تعداد درهای آنها بیشتر (عدد فرد) حتی با 9 در مانند عمارت بادگیر در تهران و تالار 9 دری خانه ملاباشی در اصفهان نیز ساخته میشد. در بعضی از خانه ها اتاقی وجود داشت که صرفاً به منظور عبادت از آن استفاده میشد و نمونه آن را در خانه مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی شریعت دیدم و نزد ساکنین دارای قداستی خاص بود. اتاق های چند دری در دوران قاجار در کاخ ها نیز طراحی و ساخت میشد که کاخ گلستان نمونه ای از آنهاست.

نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان

این کارشناس ارشد معماری در توضیح دستان یا دستون یا دستک نیز تصریح کرد: معمولاً در حیاط فضایی مسقف در حدود 2 تا 3 متر مربع بدون در ساخته و به منظور انبار موقت استفاده میشد. بعضی از وسایل مانند سنگ یانه، پارو، بیل، تشت مسی و نیز فضولات حیوانات جهت استفاده در مطبخ در آنجا نگهداری میشد.

او پیرامون نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان افزود: قهوه خانه نیز اتاقی با ارتفاع کم که در اطراف آن صندلی های در جا ساخته میشد که به منظور صرف چای و قهوه و کشیدن قلیان در بعضی از خانه های اصفهان بنا به درخواست مالک ساخته میشد. نظیر خانه حبیب الله در صحه جلوخان حیدر میرزا در محله هارونیه اصفهان. همچنین حمام سرخانه نیز که بیشتر در خانه های صفوی مانند خانه صدر انارکی در محله شهشان و خانه شیخ بهایی دیده می شود و در خانه های اعیان و اشراف ساخته میشد و فضاهایی نظیر حمام های عمومی با مقیاس کوچکتر داشت. البته در زمان قاجار نیز در بعضی از خانه های اصفهان مانند ملاباشی نیز میتوان مشاهده کرد.

بهزاد به تشریح اتاق های کارگاهی نیز چنین پرداخت: در بعضی از خانه ها نیز با توجه به شغل مالک آن، کارگاه های کوچکی نظیر روغن گیری (عصاری) در خانه بهشتیان، سرکه اندازی (خانه علی سرکه ای) و ریسندگی و بافندگی در (خانه حاج حبیب الله کوپائی)، قالیبافی و گیوه چینی و دیگر شغل ها نظیر گلاب گیری در خانه های قمصر و غیره ساخته میشد. البته در برخی موارد اتاق های موجود با اندک تغییراتی به کارگاه تبدیل میشد و یا از قبل طراحی و ساخته میشد.

این بنازاده و معمارزاده اصفهانی ادامه داد: صندوقخانه و پستو نیز در انتهای اتاق ها و پشت آن ایجاد میشد و در این فضا رختخواب ها، صندوق لباسها و وسایل اضافی نگهداری میشد. بعضاً صندوقخانه ها به حدی بزرگ بود که به آن پس اتاق نیز می گفتند و معمولاً بسیار تاریک بوده که در آنها بیشتر گنجه قرار داشت و محل نگهداری بعضی از اقلام خوراکی و دارویی بود. باغ سرخانه نیز باغی بود متصل به خانه و جزئی از فضای باز خانه به شمار می آمد، مانند باغ سرخانه صدر انارکی که دارای درختان متنوع انار بوده است. ضمن اینکه بهاربند یا طویله و باربند نیز فضای نگهداری چهارپایان و تقریباً عملکرد پارکینگ های امروزی را داشته است، البته در بعضی از طویله های آن زمان حیوانات اهلی مانند گاو و گوسفند نیز نگهداری میشدند.

او در مورد مطبخ یا آشپزخانه نیز بیان کرد: این بخش که ازجمله فضاهای خدماتی خانه ها بود و برخلاف آشپزخانه های امروزی به صورت پنهان در خانه ها ساخته میشد و دارای نور بسیار کمی بود و بیشتر با ساخت اجاق در جا و استفاده از چوب و فضولات چهارپایان نسبت به پخت غذا اقدام می کردند. از مشخصه های مطبخ، دیوارهای سیاه و دودزده آنها بود؛ البته در مطبخ ها دو عدد چاه وجود داشت یکی چاه آب و دیگری چاه فاضلاب حاصل از شستشوی مواد خام که به چاه آب چلو معروف بود.

پیشینیان ریختن آب (فاضلاب) حاصل از شستشوی مواد خام و آب باران را در چاه های فاضلاب توالت و حمام جایز نمی دانستند و این کار را نوعی ناسپاسی و ناشکری و کفر و اسراف می دانستند و مقید بودند آب حاصل از شستشوی برنج، گوشت، حبوبات و غیره را در چاه مخصوص (آب چلو) بریزند. در ورودی مطبخ ها تو خوردگی کوچکی جهت انبار چوب (هیزم) و یوشن وجود داشت، همچنین تنور گلی نیز در برخی از مطبخ خانه ها ساخته میشد که در آن نان خانگی می پختند.

بهزاد سپس به کفش کن چنین اشاره کرد: کفش کن ورودی کوچکی کنار شاه نشین و اتاق که برای خارج کردن کفش و ورود به آنجا طراحی و ساخته میشد که غالباً سقف آنها با یک یا دو پا قطار گیلوئی (کتیبه) تزئین میشد. البته در خانه امام جمعه کفش کن ها با مقرنس های آویزدار بسیار زیبا تزئین شده است. اُرسی یا شاه نشین نیز آخرین و مهمترین فضاهای خانه های اصفهان در دوره قاجار شاه نشین یا اتاق را تالار ارسی است. در دوران صفویه به قسمت مهمانخانه و مهم خانه که همان چشم خانه بوده و دارای بیشترین تزئینات بوده و جهت پذیرایی ازآنجا استفاده میشده، شاه نشین می گفتند.

این معمار پیرامون نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان ادامه داد: در برخی از موارد اتاقی که روبه روی درب ارسی و قسمت صدر اتاق یا تالار ساخته میشد و بیشتر درب 3 لنگه بالارو داشت و محل نشستن بزرگان بود را شاه نشین می گفتند. تزئینات زیبا و دقیق مقرنس ها (قطار بندی ها) و قطار آویزها و یزدی باندی ها به صورت چشمه و یا نیمه کار بود که در دوران قاجاریه سقف های تیرپوش و استفاده از مصالح فرعی نظیر چوب جهت پوشش سقف ها رایج شد و به جهت استفاده از پنجره های ارسی با سه، پنج، هفت و نه لنگه به اتاق ارسی معروف شد که عموم به ارسی این اتاق ها را می شناسند و تزئینات آنها به گچ بری های ساده شیر و شکری و با ضخامت کم و قطاربندی های ساده در کتیبه ها و در طاقچه ها و گیلوئی های ساده و نقاشی و آینه کاری های ساده تقلیل یافت.

فرزند مرحوم استاد علی بهزاد گفت: نوع سقف ریزی آنها به این طریق بود که تیرهای چوبی قطور که بیشتر از نوع چوب کبوده صنوبر یا سپیدار بود و قطر آنها حداقل بیش از 20 سانتیمتر بود را با اره دوسر از طول به دو قسمت برش می زدند به طوری که در مقطع تیر، از دایره به نیم دایره تبدیل میشد که به آنها تیر اردی می گفتند. سپس قطر بوجود آمده در نیم دایره را به صورت عمود بر دیوارها یا تیرهای اصلی قرار می دادند و از این طریق بارکشی تیرها یا مقاومت تیرها را افزایش می دادند.

در بعضی از مواقع نیز با استفاده از زهوارها تیرهای اردی را تقویت می کردند و پس از تیر ریزی (چوبی) آنها را با میخ طویله ثابت می کردند و از زیر توفال سطح صافی ایجاد می کردند که بر روی توفان ها ابتدا ملات کاه گل و سپس گچ می کشیدند و برای گچ بری آماده می کردند. سقف ها را از روی بام با (سقت پوش) که تخته های نازکی بود می پوشاندند و سپس عملیات گونی یا پارچه کشی انجام می شود در ادامه با گل قوره و خاک ریزی و شیب بندی و کاه گل کشی، سقف آب بندی میشد. در بعضی از مواقع نیز از آجرفرش استفاده می کردند.

این پژوهشگر معماری ایرانی ادامه داد: پلان ارسی برخی از خانه ها به صورت مستطیل مانند خانه امین التجار، برخی به شکل چلیپایی مانند خانه قدسیه و برخی به صورت نیمه چلیپایی مانند خانه دردشتی بود که در برخی از مواقع دارای ارتباط مستقیم با اتاق های مجاور بود که با ایجاد یک یا چند در ارتباط برقرار میشد در بسیاری از خانه ها نیز به واسطه وجود راهروها یا کفش کن ها دارای ارتباط غیرمستقیم با اتاق های دو طرف بود در بیشتر ارسی ها، گوشواره که اتاقی در طبقه بالا بود و در مجاورت آنها در دو طرف (غالباً شرق و غرب) ساخته میشد به نحوی که با نصب پنجره به فضای ارسی دید داشت و این پنجره یا به صورت صاف مانند خانه امین التجار و یا قوس دار که ساخته میشد.

او پیرامون نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان بیان کرد: در ارسی 9 دری یا 9 لنگه ای خانه ملاباشی گوشواره ساخته نشده است. گوشواره محلی بود برای استفاده زنان که در مجالس و مهمانی یا عقد و عروسی ها نامحرم بودند و با نشستن در آنجا مجالس عروسی ها را نظاره گر بودند. در برخی از کنیسه های اصفهان نیز گوشواره در مجاورت سالن اصلی نیایش ساخته می شد و از آنجا به منظور حضور زنان استفاده میشد که با شبکه چینی آجری یا کاشی صدای نیایش و دعاها به آنها می رسید.

بهزاد با بیان اینکه نمای پنجره های ارسی که دارای تزئینات آینه کاری بودند رو به تو (داخل تالار) بود، اظهار کرد: ساخت این دربهای ارسی شاید یک تا 3 سال به طول می انجامید که پس از کلاف کشی و نصب راسروها که حتماً باید از چوب کاملاً خشک چنار و آغشته به روغن های گیاهی باشد چهارچوب درب و راسروها در محل نصب میشد. آنگاه دو گروه نجار (درودگر) و شیشه بر هم زمان به برش و نصب قطعات آلت و لقط از پایین به بالا می پرداختند که قواره بری نام داشت. قواره بری چوب هنری است تکامل یافته از هنر زیبا و بی نظیر گره چینی که از کنار هم قرار دادن آلت های چوبی در کنار لقط هایی از جنس های مختلف با فاق و زبانه (یا گوم و زبانه) و بدون استفاده از میخ یا چسب است.

او در توضیح تفاوت بین گره چینی و قواره بری نیز چنین بیان کرد: در گره چینی چوب نقوش هندسی و اضلاع به صورت خط مستقیم است ولی در قواره بری چوب از نقش های منحنی با خطوط گردانی استفاده می شود. تفاوت دیگر گره چینی و قواره بری در این است که در گره چینی گاه به صورت پوک و بدون لقط ساخته می شود، اما قواره بری همواره دارای لقط است که بیشتر شیشه و آن هم شیشه های رنگی است و اگر بخواهیم از تفاوتهای دیگر آنها یاد کنیم، باید بگوییم در گره چینی چوب از چند نوع چوب نظیر چنار، گردو، گلابی و غیره به منظور تنوع در رنگ آلت های گره به صورت طبیعی استفاده می شود، اما در قوره بری ها بیشتر از یک نوع چوب استفاده می شود.

بهزاد اشاره کرد که گره چینی چوب (درودگری) در معماری دوران صفویه و قبل از آن کاربرد داشته اما قواره بری در معماری دوره قاجار چنان خوش درخشید که نظر جهانگردن و سیاحان را به خود جلب کرد، به نحوی که بیشتر در سفرنامه های آن زمان از ارسی ها سخن به میان آمده و مورد تحسین و تمجید آنها قرار گرفته است. از قواره بری در ساخت نورگیرهای پنجره ها نیز استفاده میشد.

این معمار با بیان اینکه نوع رنگ بکار رفته در شیشه های ارسی نیز به لحاظ اثرات رنگها بر وضعیت روحی و روانی و آرامش انسانها انتخاب میشد که اصلی ترین آنها رنگ زرد، قرمز، آبی و سبز بود که رنگ زردرنگ شاد است و کارایی انسان و تمایل او برای تلاش را زیاد می کند، توضیح داد: آبی آرام بخش و تسکین دهنده و قرمزرنگی پویا است که هر جا باشد نیروی فعالیت انسان را زیاد می کند و سبزرنگ موزون گرم و یادآور طبیعت و زیبایی های آن است. البته رنگهای آبی و قرمز حشرات موذی محیط را نیز پراکنده می کند.

بهزاد با اشاره به اینکه استفاده از قواره بری علاوه بر تأمین نور و زیباسازی فضاهای داخلی به دلیل نقش و نگارهای متعدد و سایه اندازی به خاطر وجود شیشه های رنگی باعث رعایت محرمیت و محدودیت دید از بیرون به داخل شاه نشین می شود، تصریح کرد: ارسی ها به صورت مستطیل و گاه به صورت قوس های نیم دایره، نیم بیضی و دسته سبدی ساخته میشد که نوع نیم دایره و نیم بیضی آن که دارای نقوشی با حالت شعاعی بود به خورشیدی شناخته میشد و بیشتر در بالای در اتاق های چند دری نیز بکار می رفت.

او افزود: نقوش در آثار قواره بری به نقش مایه های گیاهی اسلیمی، بندی، گلدان و نقش مایه های حیوانی و پرنده و نقش مایه های هندسی منحنی مانند نقش تاج درویشی یا ترکیب بندی بین نقوش گیاهی و هندسی تقسیم می شود. در قسمتهای نگهدارنده بالاروها از گل میخ هایی ظریف آهنی استفاده میشد که کار دست بود و در کوره با چکش کاری ساخته میشد و بر روی آنها آب نقره استفاده می کردند تا از خوردگی و زنگ زدگی آنها جلوگیری شود. در تالار ارسی ها با توجه به توان مالی مالک از گچ بری های نفیس و آینه کاری استفاده میشد.

وی اضافه کرد: در گذشته، خانه های اصفهان خاطره ساز و خاطره انگیز بود و ساکنین از جای جای خانه ها خاطره داشتند و دارند. البته اگر بگوییم فقط خانه های تاریخی اصفهان زیبا بودند این قضاوتی سطحی و ناعادلانه است، زیرا افرادی که در این خانه ها زندگی می کردند نیز نه تنها از جنبه ظاهری زیبا بودند بلکه ازنظر معنوی و داشتن اعتقادات عالی و فضایل اخلاقی انسانی نظیر تقوا، قناعت، صبر، شکر، حِلم، حیا، سخاوت، شجاعت، غیرت، نیکوکاری، راستگویی، امانت داری، آبروداری، ادب، ایمان، توکل، اخلاص، رضا، خوش گفتاری، عدل و عدالت، صله رحم، صدق و راستگویی، عفت، حکمت، فتوت و جوانمردی، مهمان نوازی، غریب نوازی، احترام به پدر و مادر، استاد و بزرگترها زبانزد عام و خاص بودند.

این معمار خاطرنشان کرد: مردم اصفهان هنوز خدمات ارزنده اعیان و اشراف، نجبا، نخبگان و خیرین شهر ازجمله خاندان امین التجار، ملک التجار، رحیم زاده، کازرونی، مشیر، علی و حسین همدانیان، صدری، صراف، بهشتیان، کسائی، قدسیه، تاج، ارحام صدر، زند کرمانی و بسیاری دیگر را از یاد نبرده اند. اما به غیر از زیبایی ظاهری خانه ها، تک تک عناصر و جزئیات و فضاهای خانه ها مسئولیتی داشتند و برای منظور خاصی طراحی و در جای خود ساخته می شدند و هیچ جزئی از خانه بدون دلیل منطقی ساخته نمیشد.

برای مثال دیوارها نقش باربری و ایستایی ساختمان، صرفه جویی در مصرف انرژی (عایق حرارتی)، جلوگیری از نفوذ و خروج سروصدای ساکنین (ایجاد عایق صوتی)، فضاسازی و خلق فضاهای مختلف، عایق سازی در برابر نوسانات جوی و بالاخره نقش تزئین و انجام کارهای هنری مانند گچ بری، کاشی کاری و نقاشی دیواری داشتند.

بهزاد اضافه کرد: معمار اصفهانی علاوه بر نقش دیوارها به عنوان کاربردهای فیزیکی و مادی آنها، انتظار نقش معنوی یعنی عایق بودن در برابر سروصدا و صحبت های ساکنین و در نتیجه آبروداری آنها را نیز داشت که امروزه دیوارهای جدار نازک در ساختمان ها و آپارتمان ها این نقش مهم را به خوبی ایفا نمی کنند و صدای ساکنین دو آپارتمان همجوار را به خوبی به هم می رسانند و نه تنها آبروداری افراد را نمی کنند بلکه آبروی افراد را می برند.

او اشاره کرد: آن همه زیبایی های مادی و معنوی کم رنگ شده، دیگر در خانه ها، حیاط در قلب خانه ساخته نمی شود، بلکه حیاط ها بیشتر در شمال و جهات دیگر عرصه ساخته می شود و کاربردهای اصلی و قدیمی خود را از دست داده و به مکانی بی روح تبدیل گشت. دیگر در خانه ها حوض ساخته نمی شود و پرندگان و حیوانات خانگی برای نوشیدن آب سرگردان اند و به جای یک طبقه ساختمان برای چند خانواده بعضاً خویشاوند یا غریبه اما آشنای صمیمی، حیاط کوچک با چند طبقه ساختمان با مردمانی غریبه و غیر صمیمی و با فرهنگ و عقاید مختلف و خلق و خوی گوناگون و حتی هر کدام از شهر و دیاری دوردست ساخته و به بهره برداری آنها می رسد که این ساکنین همواره در تنش با یکدیگر به سر برده و هر کدام به دنبال تحمیل عقاید و خواسته به حق یا ناحق خود به دیگری است.

اغلب برای هزینه های مشاعات ساختمان و شارژ گله دارند، بعضی به خاطر عدم رعایت سروصدا در ساعات پایانی شب و غیره معترض اند بعضی از داشتن فضای سبز و درخت ناراحت اند و از این قبیل موارد بسیار زیاد است.

این پژوهشگر معماری ایرانی بیان کرد: آنچه مهم است و علت اصلی این رفتارها است عبور از فرهنگ و معماری و آئین زندگی پیشینیان و از یاد رفتن آنهاست که با ورود افراد مختلف بدون تعهد و تخصص و تجربه، به عرصه ساخت و ساز خانه ها و تحول در معماری و شهرسازی و مطرح شدن خانه ها به عنوان یک کالای تجاری باعث شده معماران و سازندگان به دنبال سود بیشتر بوده و از جهات مختلف معماری، اجتماعی و غیره صرفه نظر کنند.

به هر صورت خانه های تاریخی و قدیمی اصفهان هر کدام خود موزه ای است که هنرمند اثر هنری خود را نه به صورت موقت، بلکه به صورت دائم و ثابت در آن به معرض نمایش قرار داده که آن آثار خود معرف هنرمندی سازندگانشان هستند، همان طور که سعدی علیه رحمه در بوستان می گوید: «اگر مرد هست از هنر بهره ور/ هنر خود بگوید نه صاحب هنر» این آثار تنها به مراقبت که همان مرمت و نگهداری است، نیاز دارند.

بهزاد ضمن ابراز تأسف از وضعیت بناهای تاریخی و نحوه برخورد با آثار ملی گفت: در بازدیدهایی که در یکی دو سال اخیر از بناها، آثار تاریخی و میراث فرهنگی همچنین خانه های اصفهان داشتم، دیدم تعدادی از آن آثار به حال خود رها شده و به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. برخی دیگر نیز که در حال مرمت و بازسازی است (حتی بناهای شاخص)، با سپردن آنها به دست افراد بی تعهد و تخصص و بی تجربه نظیر کارگران اتباع و عدم شناخت و رعایت اصول معماری سنتی ایران و مقررات مربوط به تعمیر، مرمت و نگهداری آنها، همچنین نبود نظرات شایسته به مرور زودتر از تعداد قبلی از بین خواهند رفت و در آینده نه چندان دور فقط اسمی از این آثار را در کتابها و مقاله ها و نشریات بتوان پیدا کرد.

مدیران محترم میراث فرهنگی نیز نداشتن نیروی متخصص، متعهد و باتجربه و دلسوز و استادکاران و پیمانکاران کارآزموده را از هم دلایل و چالشهای حفظ میراث فرهنگی و بناهای تاریخی عنوان می کنند.

او ادامه داد: در ساخت این خانه های باارزش، صنوف مختلف جماعت اصفهانی از جمله معمار و بنای سفت کار، خشت مال، کوره پز، آجرتراش، سنگ تراش، کاشی تراش، درودگر، مسگر، نجار، شیشه بر، کاربند (رسمی بند)، کاربند (قطار بند)، کاربند (یزدی بند)، بندکش، آیینه ساز، حمال بی مال، حصیرباف، آب بند، آهک گر سقط، حفار (مقنی)، تخت کش، حکاک، خاتم ساز، خراط، صندوق ساز، آینه کار، دلو دوز، ریخته گر، طناب تاب، گچ کار، فخار، کاشی پز، میناکار، لوان (رنگرز کاشی)، گچ بر، نقاش، چیلانکر، عمله، رنگ بند، چینه کش، چلنگر، حلبی ساز، رویگر و آبکش حضور داشتند.

این معمار اضافه کرد: اما آنچه در ساخت این خانه ها بسیار اهمیت داشت این بود که خانه ها با تأمین هزینه مالکان یا صاحب خانه و با ذوق و شوق هنری آنها و درخواست از معماران و سازندگان و نیز با ذکر یاد و نام خدا و نیز ادای کلیه حق و حقوق هنرمندان و افراد سازنده ساخته میشد و به ندرت کسی از این خانه ها ناراضی بر می گشت و مالک پس از اتمام کار هر شخص، اجرت و دستمزد آنها را به خوبی و خوشی و بدون دردسر پرداخت میکرد و به این دلیل است که خانه ها علی رغم ضعف در مصالح آنها، بعد از سالهای سال هنوز پابرجاست و نام مالکان و ساکنان آنها را زنده نگه داشته است و هر کدام حرفی برای گفتن دارند.

این معمار بیان کرد: در شهر اصفهان تا بهار 1402 تعداد 139 مورد و در شهرستانهای استان 84 مورد از خانه های قدیمی به ثبت آثار تاریخی رسیده است.

این خانه ها ضمن پاسخگویی به نیازها و شرایط اقلیمی هر منطقه، رابطه مستقیمی با اصالت های فرهنگی، قومی، مذهبی، آئینی، سنتی و کهن مردم دارند و اصول خاصی از زیباشناسی در آنها نهفته است که شاید با تحلیل، بررسی و بیان اصول ساخت هر کدام و مقایسه آنها با یکدیگر بتوان به کشف رمز و رموز آنها پرداخت و در زمانی که الگوی مصرف جایگزین کوشش و ابداع و نوآوری شده با بهره گیری و انتفاع از این الگوها که نتیجه تفکر، اندیشه، اعتقادات و دلایل استفاده از شرایط اقلیمی، محیطی، طبیعی، مصالح و روشهای بومی نیارش و مهمتر از همه زندگی دسته جمعی صمیمی و مسالمت آمیز بوده و هست را سرلوحه تفکرات فکری و الگویی خود قرار دهیم.

بهزاد افزود: البته معماری مصرفی امروزی را نمیتوان مترادف با شیوه سنتی دانست، زیرا امروزه نیازها و آرزوهای سالم، ذوق و سلیقه های شایسته، مسائل اعتقادی و بسیاری مباحث دیگر دستخوش اعمال سودجویانه شده است اما حفظ و نگهداری، بیان ویژگی های معماری فضاهای کهن سنتی و بکارگیری سازوکارها و نظام ساختاری آنها می تواند ما را در جهت خودکفائی و رسیدن به اهدافمان یاری رساند. آنچه بیشتر در هر بنا مشهود است ذوق و سلیقه و ابداع در طراحی و ساخت آنها است و به ندرت میتوان دو بنا با یک کاربری و حتی با یک معمار و سازنده را پیدا کرد که کاملاً شبیه، مثل و مانند یکدیگر باشند و حتی اگر شده در آمودها و تزئینات با هم متفاوت اند.

نگاهی به ابعاد مختلف معماری خانه های تاریخی اصفهان

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو