بیوگرافی کریستوفر نولان | نبوغ و خلاقیت در سینمای مدرن

بیوگرافی کریستوفر نولان | نبوغ و خلاقیت در سینمای مدرن


منبع: گیمفا

7

1402/5/20

10:29


کریستوفر نولان در طی ۲ دهه اخیر دست به ساخت فیلم‌های سینمایی جنجالی و ارزشمندی زده که باعث شده تا به جایگاهی قابل احترام در میان کارگردانان بزرگ هالیوود دست پیدا نماید. کریستوفر ادوارد نولان در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۷۰ میلادی (۸ مرداد ۱۳۴۹) در شهر لندن از کشور بریتانیا چشم به جهان گشود. خانواده […]

بیوگرافی کریستوفر نولان | نبوغ و خلاقیت در سینمای مدرن

کریستوفر نولان در طی ۲ دهه اخیر دست به ساخت فیلم‌های سینمایی جنجالی و ارزشمندی زده که باعث شده تا به جایگاهی قابل احترام در میان کارگردانان بزرگ هالیوود دست پیدا نماید.

کریستوفر ادوارد نولان در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۷۰ میلادی (۸ مرداد ۱۳۴۹) در شهر لندن از کشور بریتانیا چشم به جهان گشود. خانواده او را پدرش برندن، مجری تلویزیونی، مادرش کریستینا، مهماندار خطوط هواپیمایی و ۲ برادرش به نام‌های متیو و جاناتان تشکیل می‌دهند که دوران کودکی خود را در شهر لندن سپری کرده‌اند.

کریستوفر با وارد شدن به دوره نوجوانی به تماشای فیلم علاقه پیدا کرد و در کنار این که توجه ویژه‌ای به ساخته‌های ریدلی اسکات داشت، عاشق ژانر علمی تخیلی بود و وقت خود را صرف تماشای ‎۲۰۰۱: A Space Odyssey و Star Wars می‌کرد تا جایی که تنها به مشاهده آن‌ها اکتفا نکرده و در اوقات فراغت خود، به تحقیق و جستجو درباره پروسه ساخت چنین فیلم‌هایی می‌پرداخت و شگفتی خانواده‌اش را برانگیخته بود.

او در حالی که تنها ۷ سال سن داشت، با دوربین سوپر ۸ میلیمتری متعلق به پدرش به ساخت فیلم روی می‌آورد و به سبب آن که جزو طرفداران فرنچایز جنگ ستارگان به شمار می‌رود، آثاری استاپ موشن را با الهام از دنیای آن از طریق دوربین پدرش کارگردانی می‌کرد و نام این پروژه را جنگ‌های فضایی گذاشته بود و این مسئله زمانی که برادرش جاناتان به وی ملحق می‌شد نیز شدت بیشتری می‌گرفت.

علاقه کریستوفر نولان به مباحث علمی تخیلی و فضایی سبب شده بود تا عموی وی که یکی از کارمندان سازمان ناسا به شمار می‌رفت، فیلم‌هایی از پرتاب موشک‌های فضایی را برای برادرزاده‌اش تدارک دیده و او را در غرق در شادی نماید و رویای کارگردانی اثری علمی تخیلی را در وی بپروراند. مسئله‌ای که چندین دهه بعد رنگ و بوی واقعیت به خود گرفت و شاهد یکی از منحصر به فردترین ساخته‌های ژانر فضایی در تاریخ سینما بودیم.

با ورود کریستوفر نولان به برهه نوجوانی، او با دوستان خود به سمت ساخت آثار سینمایی گرایش پیدا کرد و در سال ۱۹۸۹ نخستین فیلم کوتاه خود را با همکاری آن‌ها به ارمغان آورد که اثری سورئال به نام تارانتلا به شمار می‌رود و از طریق شبکه PBS برای عموم مخاطبین به نمایش درآمد. او همچنین دوران دانشگاه خود را در رشته ادبیات انگلیسی و در دانشگاه لندن سپری کرد.

علی‌رغم آن که رشته متفاوتی را نسبت به علاقه‌اس دنبال کرد اما در همان دانشگاه وارد حوزه فیلم و سینما شد و حتی در سنین نوجوانی ریاست انجمن فیلم آن دانشگاه را نیز بر عهده گرفت و نمایش فیلم‌های ۳۵ میلی‌متری را به همراهی دوستش انجام می‌داد که درآمد ناچیزی را برای وی به همراه داشت و از آن طریق می‌توانست هزینه ساخت فیلم‌های مستقل خود را جبران نماید.

کریستوفر نولان پس از آن که در سال ۱۹۹۳ مدرک کارشناسی خود را در رشته ادبیات انگلیسی دریافت نمود، به عنوان خواننده فیلم‌نامه، اپراتور دوربین فیلم‌برداری و کارگردان آثار تبلیغاتی وارد عرصه سینما شد و با کمپانی‌های مختلفی همکاری خود را شروع کرد و در این بین نیز نویسندگی فیلم سیاه و سفید Larceny را نیز بر عهده داشت که در سال ۱۹۹۶ با تیم تولید بسیار کوچکی، پروسه خود را طی کرد و ساخته شد که در جشنواره فیلم کمبریج به نمایش درآمد و با استقبال بینندگان مواجه شد.

تا اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی کریستوفر نولان تلاش بسیار زیادی انجام داد تا بتواند رویای کارگردانی خود را به فراتر از فیلم‌های کوتاه و مستقل گسترش دهد و با وجود آن که کشور بریتانیا هیچ حمایتی از جوانانی مثل او در حوزه فیلم‌سازی انجام نمی‌داد اما او شخصاً بدون هیچ پشتوانه مالی بارها و بارها برای تولید فیلمی بلند اقدام کرد که هر بار به در بسته برخورد می‌کرد و این مسئله باعث شده بود تا وی کم کم امید خود را برای دست‌یابی به روهایاش از دست بدهد تا این که سال ۱۹۹۸ فرا رسید و اتفاق بزرگ زندگی نولان به وقوع پیوست.

کریستوفر نولان ۲۸ ساله در سال ۱۹۹۸ موفق شد تا با سرمایه‌ای شخصی و با کمک دوستان و اطرافیانش، پروسه تولید نخستین فیلم بلند خود تحت عنوان Following را آغاز نماید و خود کارگردانی، نویسندگی، عکس‌برداری و ویرایش آن را بر عهده گرفت که به عنوان نخستین پروژه، مسئولیت سنگینی را برایش به همراه داشت اما علاقه شدید او به سینما هیچ مشکل و زحمتی برایش به همراه نداشت.

فیلم Following حول محور نویسنده‌ای بی‌نام و نشان جریان داشت که برای پیدا کردن شخصیت‌های رمانش، هر روز به تعقیب افراد مختلفی در کوچه و خیابان‌ها می‌پرداخت و این مسئله علی‌رغم دردسرهایی که برایش داشت اما تبدیل به عادتی روزانه برای وی شده بود. این پروژه سینمایی که از بودجه‌ای معادل ۳ هزار پوند بهره برده بود، در حقیقت برگرفته از مسائل و مشکلاتی بود که کریستوفر نولان شخصاً در دوران زندگی در شهر لندن تجربه کرده بود و او برای آن که در هزینه تولید صرف‌جویی نماید، مشکلات بسیاری را به جان خرید تا در نهایت پس از مدت‌ها کش و قوس بتواند نخستین پروژه سینمایی بلند خود را تهیه نماید.

اکران فیلم Following در سال ۱۹۹۸ موفقیتی بزرگ را برای کریستوفر نولان رقم زد تا جایی که منتقدین یک صدا از ساخته وی به وجد آمده و هنر کارگردانی‌اش را مورد ستایش قرار دادند و این موفقیت نه تنها در گیشه فروش ۵۰ هزار دلاری را به همراه داشت، بلکه جوایز متعددی را نیز برای کارگدان جوان و خوش ذوق به همراه داشت که زمینه‌ را برای تولید یکی از جاه‌طلبانه‌ترین فیلم‌های کارنامه‌اش هموار نماید.

برادر کریستوفر نولان یعنی جاناتان نیز که علاقه شدیدی به حوزه سینما داشت، پس از موفقیت Following به نزد وی آمد و ایده ساخت Memento را مطرح کرد. ایده داستانی حول محور مردی که دچار فراموشی شده و با استفاده از یکسری نشانه‌ها و نمادها، باید قاتل همسرش را پیدا نماید. ایده‌ای که نخست در داستانی کوتاه توسط جاناتان نولان نوشته شد و برادرش کریستوفر نیز با روایت برعکس این داستان، آن را تبدل به دومین فیلم بلند خود کرد که در سال ۲۰۰۰ در سینما اکران شد.

کریستوفر نولان برای نخستین‌بار در ساخت فیلم Memento از بازیگران مطرح هالیوود همچون گای پیرس و کری-ان مارس بهره گرفت و بودجه ساخته خود را تا مرز ۹ میلیون دلار افزایش داد. اثری که در زمان اکران بهت و حیرت مخاطبین و منتقدین را در پی داشت و فیلم‌نامه آن به حدی شگفت‌انگیز بود که به مانند بمبی پر سر و صدا در سینمای هالیوود به صدا درآمد و نامزدی در جشنواره‌های بزرگی همچون اسکار و گلدن گلوب را برای کریستوفر نولان به ارمغان آورد و چنین موفقیت‌هایی سب شد تا او در همکاری با تهیه کننده آثارش یعنی اما توماس، شرکتی خصوصی به نام سینکاپی فیلمز را تاسیس نمایند.

موفقیت Memento به حدی چشم‌گیر بود که کارگردان مشهور هالیوود یعنی استیون سودربرگ وارد عمل شد و زمینه آشنایی کریستوفر نولان و کمپانی برادران وارنر را مهیا نمود تا آن‌ها برای ساخت فیلم Insomnia وارد همکاری شوند. مسئله‌ای که در ابتدا مخالفت کمپانی برادران وارنر را در پی داشت؛ زیرا آن‌ها خواستار حضور کارگردان ماهرتری برای بر عهده گرفتن سکان هدایت این پروژه بودند که توصیه‌های استیون سودربرگ در نهایت نظر مثبت این کمپانی را در پی داشت تا کریستوفر نولان پروسه تولید فیلم بلند بعدی خود را آغاز نماید.

فیلم روان‌شناختی Insomnia که بازسازی اثری با همین نام از سینمای نروژ محسوب می‌شد، با هنرنمایی آل پاچینو و رابین ویلیامز در سال ۲۰۰۲ اکران شد و موفقیت بزرگ دیگری را برای کریستوفر نولان به همراه داشت تا جایی که بنا به عقیده بسیاری از منتقدین، ساخته او حتی از اثری اصلی در سال ۱۹۹۷ نیز جلوه جذاب‌تری پیدا کرده بود و این موفقیت باعث شگفتی کمپانی برادران وارنر شده بود و کریستوفر نولان در سن ۳۲ سالگی با ساخت تنها ۳ فیلم سینمایی، تبدیل به کارگردانی ارزشمند در هالیوود شده بود.

پس از موفقیت فیلم Insomnia کریستوفر نولان درصدد ساخت فیلمی بیوگرافی از کارگردان و خلبان مشهور یعنی هاوارد هیوز برآمد و حتی فیلم‌نامه آن را نیز به نگارش درآورده بود. با این حال پس از آن که متوجه شد مارتین اسکورسیزی برای ساخت چنین اثری پیش قدم شده است، اون فیلم‌نامه خود را در اختیار وی قرار داد که منجر به ساخت فیلم The Aviator در سال ۲۰۰۴ با هنرنمایی لئوناردو دی‌کاپریو شد. در همین حین نیز کمپانی برادران وارنر ساخت فیلم تاریخی و حماسی Troy را به وی پیشنهاد داد که نولان نکته مثبتی در این پروژه پیدا نکرد و از بر عهده گرفتن سکان هدایت آن کناره گیری کیرد تا بزرگ‌ترین پروژه سینمایی خود تا آن زمان را بر عهده بگیرد.

شخصیت بتمن/بروس وین به عنوان یکی از محبوب‌ترین قهرمانان دنیای کمیک، با ۲ فیلم تیم برتون حضور موفقیت آمیزی را بر پرده سینما رقم زد. با این حال دیدگاه نه چندان ارزشمند جوئل شوماخر نسبت به این شخصیت باعث شد تا در سال‌های ۱۹۹۵ و ۱۹۹۷ شاهد فیلم‌های بسیار سخیف و مبتذلی از این قهرمان محبوب شهر گاتهام باشیم که با بازخوردهای بسیار ضعیفی از سوی منتقدین و مخاطبین مواجه شد تا جایی که کمپانی برادران وارنر تا سال‌ها این شخصیت را به فراموشی بسپرد.

با این حال آشنایی کریستوفر نولان با بتمن، او را شیفته دنیای منحصر به فرد حافظ شهر گاتهام کرد تا جایی که پیشنهاد ساخت فیلمی جدید از بتمن را در نزد کمپانی بردران وارنر مطرح کرد. پیشنهادی که در ابتدا این کمپانی چندان نظر مثبتی نسبت به آن نداشت اما موفقیت‌های نولان در نهایت آن‌ها را ترغیب کرد تا دست وی را کاملاً باز گذاشته و بودجه فیلمش را تمام و کمال تامین نمایند تا در نهایت در سال ۲۰۰۵ شاهد اکران فیلم Batman Begins با هنرنمایی کریستین بیل در قامت بروس باشیم.

فیلم Batman Begins که به عنوان چهارمین ساخته سینمایی کریستوفر نولان به شمار می‌رفت، با وجود تمامی نگرانی‌ها و حساسیت‌ها بالاخره در سینما به اکران درآمد و نه تنها با بازخورد مثبتی از سوی منتقدین مواجه گشت، بلکه در گیشه نیز ۳۷۳ میلیون دلار فروش داشت و به نهمین فیلم پرفروش آن سال تبدیل شد. بزرگترین مسئله‌ای که فیلم جدید بتمن را شگفت انگیز جلوه کرده بود، دیدگاه واقع گرایانه و تاریک کریستوفر نولان نسبت به داستان ابرقهرمانی شخصیت دی‌سی بود که عملاً ژانر ابرقهرمانی را در اوایل دهه ۲۰۰۰ به همراهی فیلم مرد عنکبوتی سم ریمی دوباره تعریف کرد.

۱ سال بعد در ۲۰۰۶ کریستوفر نولان به سراغ ساخت اقتباسی سینمایی از رمان پرستیز به قلم کریستوفر پریست رفت و فیلم روان‌شناختی The Prestige را به ارمغان آورد که کریستین بیل و هیو جکمن را به عنوان ۲ شعبده‌باز قهار روبروی یکدیگر قرار می‌داد. اثری که باز هم دنباله‌رو موفقیت‌های این کارگردان بریتانیایی بود و در زمان اکران با روی خوش مخاطبین عام سینما و منتقدین مواجه شد و ۲ نامزدی در جشنواره اسکار را نیز به نام خود به ثبت رساند.

پس از بازه زمانی ۳ ساله از اکران فیلم Batman Begins، کریستوفر نولان با دستی باز بازگشت تا دنباله آن به نام The Dark Knight را کارگردانی نماید. او در ابتدا تنها برای ساخت ۱ فیلم از بتمن علاقه نشان داده بود ولی اصرار کمپانی برادران وارنر و موفقیت‌های ساخته نخستش، وی را برای تولید این دنباله متقاعد کرد. دنباله‌ای که بر المان‌های نوآر تاکید بیشتری داشت و بیش از پیش شخصیت قهرمانانه شوالیه تاریکی را واقع‌گرایانه جلوه می‌داد و برای این که بتواند بهترین روایت ممکن را ارائه نماید، به سراغ شخصیت جوکر رفت تا از طریق تقابل او و بتمن، بتواند نگاهی انتقادی به سیستم قضایی و جایگاه اجتماعی مردم عادی داشته باشد.

کریستوفر نولان برای ایفای نقش شخصیت جوکر، بازیگر فقید سینما یعنی هیث لجر را برگزید که در ابتدا با واکنش‌های بسیار منفی مخاطبین مواجه شد. با این حال او پای تصمیم خود ایستادگی کرد و در نهایت فیلم The Dark Knight را در سال ۲۰۰۸ روانه سالن‌های سینما کرد که در گیشه رقم شگفت‌انگیز ۱ میلیارد دلار فروش را به ثبت رساند و منتقدین را در بهت و حیرت فرو برده بود. ساخته او به حدی انقلابی ظاهر شد که عملاً ژانر ابرقهرمانی را به پیش و پس از سال ۲۰۰۸ تقسیم می‌کرد و هیث لجر که به طرز ناباورانه‌ای پس از اکران این فیلم دست به خودکشی زده بود، برای ایفای استادانه نقش جوکر برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره اسکاری شد تا نامش تا ابد در یادها جاودانه باقی بماند.

فیلم The Dark Knight به حدی پر سر و صدا ظاهر شد که حتی بر کلیت جشنواره اسکار نیز تاثیر داشت و یکی از شاخه‌های مهم آن را برای همیشه تغییر داد. شاخه بهترین فیلم سال که تا پیش از سال ۲۰۰۸ تنها محدود به ۵ اثر بلند می‌شد، پس از اعتراضات شدیدی که نسبت به نادیده گرفتن شده دنباله فیلم بتمن شد، مدیران جشنواره اسکار را وادار کرد تا تعداد نامزدین این شاخه را به ۱۰ عدد افزایش دهند. موفقیت ساخته نولان حتی فراتر از این مسائل پیش رفت و کمپانی برادران وارنر را مجاب کرد تا بیش از پیش وارد همکاری با وی شوند که در نوع خود اتفاق جالب توجهی به شمار می‌رفت.

علاقه شدید کمپانی برادران وارنر در همکاری با کریستوفر نولان سبب شد تا پس از اکران موفقیت آمیز دنباله فیلم بتمن، پروسه ساخت فیلم Inception آغاز شود. اثری که نولان ایده آن را برای نخستین‌بار در سال ۱۹۹۹ در سر داشت و عملاً ۹ سال صبر کرد تا بتواند چنین ایده‌ای را عملی نماید و در نهایت نیز در سال ۲۰۱۰ با تیم بازیگری درخشانی همچون لئوناردو دی‌کاپریو، تام هاردی، کیلین مورفی و مایکل کین آن را بر پرده سینما به اکران درآورد که موفقیت‌های این کارگردان بریتانیایی را باری دیگر تکرار کرد و با استقبال شگفت‌انگیز مخاطبین و منتقدین مواجه گشت.

فیلم Inception در کنار فروش قابل توجه ۸۳۶ میلیون دلاری‌اش، در ۸ شاخه از جشنواره اسکار نامزد دریافت جایزه شد و در جشنواره‌های بفتا و گلدن گلوب نیز بسیار درخشان ظاهر شد و به عنوان یکی از زیباترین و جذاب‌ترین آثار علمی تخیلی تاریخ سینما به شمار می‌رود که پایان‌بندی آن هنوز هم نقل محافل سینمایی می‌باشد که گه گاه خود کریستوفر نولان نیز درباره آن به صحبت می‌پردازد.

پس از ساخت ۷ فیلم سینمایی جنجالی و موفقیت آمیز و احیای محبوبیت شخصیت شوالیه تاریکی در سینما، زمان پایان سه گانه بتمن کریستوفر نولان فرا رسیده بود. با وجود آن که موفقیت‌های The Dark Knight عملاً ساخت دنباله‌ای ارزشمند را برایش به امری غیرممکن تبدیل کرده بود اما کریستوفر نولان مصمم بود تا ۳ گانه ابرقهرمانی خود را به اتمام برساند. او که در ابتدا در نظر داشت تا داستان جوکر را همچنان ادامه دهد، پس از مرگ شوکه‌کننده هیث لجر و در احترام به وی، شخصیت جوکر را کنار گذاشت و فیلم The Dark Knight Rises را حول محور تقابل بتمن و بین به تصویر کشید.

با وجود آن که The Dark Knight Rises به طرز نه چندان عجیبی نمی‌توانست در حد و اندازه ساخته سال ۲۰۰۸ نولان ظاهر شود اما او تمام تلاش خود را به کار گرفت تا پایان‌بندی حماسی را برای شخصیت بروس وین به تصویر بکشد و این مسئله سبب شد تا شاهد داستانی بسیار حماسی و بزرگ حول محور نجات شهر گاتهامی باشیم که به میدان جنگ چندین هزار نفره پلیس و جنایت‌کاران بدل گشته بود. The Dark Knight Rises با وجود برخی انتقادها و مسائل حاشیه‌ای اما موفق به فروش ۱ میلیاردی در گیشه سینما شد و در کنار فرنچایزهایی همچون ارباب حلقه‌ها و پدرخوانده، به عنوان یکی از بهترین ۳گانه‌های تاریخ سینما، پایان کار نولان را با ژانر ابرقهرمانی را رقم زد.

دیدگاه تاریک و واقع‌گرایانه نولان به ژانر ابرقهرمانی به حدی تاثیرگذار ظاهر شد که دوست چندین و چند ساله وی یعنی زک اسنادر نیز با الهام از کارهای وی، دنیای سینمایی دی‌سی را با فیلم Man of Steel در سال ۲۰۱۳ آغاز کرد و شخص نولان نیز به عنوان تهیه‌کننده این پروژه در پشت صحنه ظاهر شد. اثری که روایتی کاملاً منحصر به فرد از کلارک کنت/سوپرمن را ارائه می‌داد و به سبب بهره‌گیری از دنیایی همچون ساخته‌های نولان، ابرقهرمانی متفاوت را به تصویر کشید که چندان باب میل منتقدین و مخاطبین ظاهر نشد.

پس از پایان کار شوالیه تاریکی کریستین بیل زمان آن رسیده بود تا کریستوفر نولان رویای کودکی خود را محقق نماید. جاناتان برادری وی پیش‌نویسی از فیلم‌نامه فیلم Interstellar را تدارک دیده بود که در ابتدا استیون اسپیلبرگ برای کارگردانی آن در نظر گرفته شده بود. با این حال کریستوفر نولان وارد میدان شد و سکان هدایت این پروژه علمی تخیلی را بر عهده گرفت که حول محور نظریه‌های جنجالی فیزیک جریان داشت و یکی از پر رمز و رازترین مسائل فضا یعنی سیاه‌چاله‌های فضایی را مورد کنکاش قرار می‌داد.

فیلم Interstellar در سال ۲۰۱۴ با حضور ستارگانی همچون متیو مک‌کانهی، ان هتاوی و جسیکا چستین بر پرده سینما اکران شد و با نقدهای عموماً مثبت، فروش بالغ بر ۷۷۳ میلیون دلار را به ثبت رساند که به خودی خودی رقم قابل توجهی به شمار می‌رفت. اثری که از روایتی احساسی بهره می‌برد و موسیقی گوش‌نواز و فراموش نشدنی هانس زیمر مخاطبین را شوکه نموده بود، به حدی جنجالی و پر سر و صدا ظاهر شد که حتی پای فیزیکدانان مشهور جهان را نیز به داستان باز کرد تا نسبت به وقایع آن به صحبت و گفت و گو بپردازند.

اثری که در فصل جوایز نیز به عنوان فیلمی در ژانر علمی تخیلی، حسابی خوش درخشید و حتی در جشنواره اسکار آن سال نیز ۵ نامزدی دریافت کرد. در حالی که کریستوفر نولان ۴۴ ساله در طی ۲ دهه حضور در سینما، آثار ارزشمندی را به ارمغان آورده بود اما مخالفین وی ادعا می‌کردند که تمام ساخته‌های این کارگردان منحصر به فرد، تنها به این دلیل موفق ظاهر شده که از بازیگران و ستارگان ارزشمندی بهره برده است. نظریه‌ای شاید خصمانه که ساخته بعدی نولان حتی این دسته از افراد را نیز به چالش کشید.

پس از کارگردانی آثاری در ژانرهای علمی تخیلی، روان‌شناختی و ابرقهرمانی و تهیه‌کنندگی برخی از فیلم‌های دنیای سینمایی دی‌سی، کریستوفر نولان در نظر داشت تا حوزه جنگ جهانی دوم را نیز مورد کنکاش قرار دهدو به سراغ یکی از مهمترین رخدادهای این جنگ بزرگ جهانی رفت که تا آن زمان عملاً کسی به سراغ ایده آن نرفته بود و برای به تصویر کشیدن این واقعه تاریخی مهم، از تیم بازیگری جدیدی بهره برد که نه تنها هیچ ستاره بزرگی در آن حضور نداشت، بلکه حتی حضور تام هاردی نیز در سکانس‌های بسیار محدودی خلاصه می‌شد.

پروژه سینمایی جدید او Dunkirk نام داشت. فیلمی که حول محور چندین هزار سرباز نیروی متفقینی جریان داشت که در ساحل دانکرک توسط نیروهای آلمان نازی محاصره شده و نابودی آن‌ها می‌توانست هیتلر را بیش از پیش به پیروزی نزدیک کند. کریستوفر نولان به مانند همیشه از دوربین‌های آیمکس بهره گرفت تا جلوه‌های بصری چشم‌نوازی را برای به تصویر کشیدن این واقعه به ارمغان بیاورد. فیلمی که در سال ۲۰۱۷ به اکران درآمد و فروشی ۵۲۷ میلیون دلاری را به ثبت رساند که با پشت سر گذاشتن Saving Private Ryan ساخته استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۹۸، به عنوان پرفروش‌ترین فیلم حول محور جنگ جهانی دوم رکورد قابل توجهی را از خود بر جای گذاشت.

موفقیت‌های هنری و مالی Dunkirk توانسته بود تا دیدگاه برخی از مخالفین کریستوفر نولان را دگرگون نماید و ارزش و احترام این کارگردان را در هالیوود به صورت فزاینده‌ای افزایش دهد. کارگردانی که پیش از ساخت فیلم جدیدش، در سال ۲۰۱۸ فیلم مورد علاقه خود یعنی ۲۰۰۱: A Space Odyssey را با نظات شخصی مورد بازسازی قرار داد که در جشنواره فیلم کن همان سال به اکران درآمد و با استقبال بینندگان مواجه شد.

کریستوفر نولان پس از این بازسازی به سراغ ساخت فیلم جدید خود تحت عنوان Tenet رفت تا یکی از جاه‌طلبانه‌ترین آثار مرتبط با زمان را کارگردانی نماید. اثری که ایده آن ۱۰ سال پیش در ذهن وی شکل گرفت و تهیه فیلم‌نامه آن نیز ۵ سال زمان برد تا در نهایت پروسه تولید آن از سال ۲۰۱۸ به جریان افتاده و جان دیوید واشینگتن و رابرت پتینسون به عنوان تیم بازیگران اصلی این پروژه، به ایفای نقش شخصیت‌های خود بپردازند.

در حالی که اخبار و اطلاعات منتشر شده از Tenet نشان دهنده اثری خلاقانه و جدید در کارنامه کریستوفر نولان بود که مخاطبین برای تماشای آن اشتیاق زیادی داشتند اما فرا رسیدن همه گیری ویروس کرونا سبب شد تا ساخته وی ۳ بار پیاپی تاخیر بخورد؛ زیرا عملاً در آن زمان سینماهای جهان تعطیل شده بودند و هیچ کمپانی حاضر نبود تا ریسک ضرر و زیان‌های مالی اکران در چنین شرایطی را قبول کند.

با این حال کریستوفر نولان پیش قدم شد تا چنین ریسکی را به جان بخرد و Tenet به عنوان نخستین فیلم پرهزینه در سینماهای جهان به اکران درآمد. فیلمی که به سبب روایت بسیار پیچیده حول محور زمان، چندان باب دل منتقدین ظاهر نشد و سیاست‌های جنجالی کمپانی برادران وارنر در پخش همزان این فیلم در سرویس استریم HBO Max همگی دست به دست یکدیگر داده تا ساخته ۲۰۰ میلیون دلاری نولان، با فروش ضعیف ۳۶۳ میلیون دلار به کار خود پایان دهد. مسئله‌ای که بر همکاری او با کمپانی برادران وارنر نیز تاثیر گذاشت و پس از گذشت ۲ دهه، شاهد جدایی این کارگردان مشهور بریتانیایی از کمپانی سازنده تمامی آثارش در سینما بودیم.

با وجود آن که فروش ضعیف Tenet در گیشه از ویروس کرونا و سیاست‌های برادران وارنر به شدت ضربه خورده بود اما به صورت کلی اثر ناامید کننده‌ای به شمار نمی‌رفت و کریستوفر نولان نیز در واکنش به انتقادات بعضاً ناجوان‌مردانه، در تعجب بود و واکنش قابل توجهی را نیز نشان داد. کارگردانی که تا سن ۵۰ سالگی، ۱۲ فیلم متفاوت، ارزشمند و جذاب را خلق کرده بود، قطعاً سزاوار برخی انتقادات تند و زننده‌ای نبود که وی را نشانه گرفته بودند.

با وجود چنین مسائلی او بیکار ننشسته و برای ساخت پروژه بعدی خود وارد عمل شد. پروژه‌ای بیوگرافی و حماسی به نام Oppenheimer که حول محور خالق نخستین بمب اتم جهان به نام جی. رابرت اوپنهایمر جریان داشت. اثری که پس از ۲ دهه همکاری با برادران وارنر، این بار توسط کمپانی یونیورسال مورد حمایت مالی قرار گرفت؛ زیرا آن‌ها تنها کسانی بودند که حاضر به قبول شرط ۱۰۰ روزه اکران نولان شدند.

فیلم Oppenheimer به عنوان آخرین ساخته کریستوفر نولان، این بار کیلین مورفی را در قامت شخصیت اصلی به تصویر کشید و سکانس انفجار بمب اتم آن که بدون هیچگونه جلوه بصری ساخته شده است، عملاً به عنوان تبلیغ اصلی این فیلم به شمار رفته است. اثری که چند هفته‌ای می‌شود به اکران درآمده و نه تنها میانگین امتیازات قابل توجهی را از منتقدین دریافت کرده، بلکه مورد استقبال مخاطب عام سینما نیز قرار گرفته و تاکنون فروشی بالغ بر ۵۷۸ میلیون دلار را به ثبت رسانده که با کنار زدن ساخته دیگر کریستوفر نولان یعنی Dunkirk؛ در حال حضر به عنوان پرفروش‌ترین فیلم مرتبط با جنگ جهانی دوم شناخته می‌شود.

کریستوفر نولان ۵۳ ساله که با تحمل سختی‌ و زحمات فراوان، امروزه بدون هیچ شکی به عنوان یکی از بزرگترین فیلم‌سازان مدیوم سینما به شمار می‌رود، خود به تنهایی از چنان نام بزرگی بهره می‌برد که حتی فیلم‌های Dunkirk و Tenet که از شرایطی همچون بهره گیری هیچ ستاره مشهوری و یا همزمانی با ویروس کرونا بهره می‌بردند نیز فروشی بیش از ۳۰۰ میلیون دلار را به ارمغان آورده‌اند.

کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کننده دوست داشتنی و قابل احترامی که در سال ۱۹۹۷ با تهیه‌کننده آثا خود یعنی اما توماس ازدواج کرد و نتیجه آن ۴ فرزند می‌باشد. خانواده‌ای هنری و محبوب که زندگی آرام و بدون حاشیه‌ای را در شهر لس‌آنجلس سپری می‌کنند.

منبع: گیمفا

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو