فیلم دوازده مرد خشمگین به کارگردانی سیدنی لومت Sidney Lumet و هنرمندی و تهیه کنندگی هنری فوندا Henry Fonda داستان دوازده مرد است که در طی جلسهای باید حکم نهایی را مبنی بر گناهکار بودن یا بی گناهی یک جوان ۱۸ ساله مضنون به قتل را بدهند. تصمیم این دوازده مرد، تصمیم مرگ و زندگی این جوان میباشد. در ادامه با نقد فیلم دوازده مرد خشمگین با نت نوشت همراه باشید.
نقد فیلم دوازده مرد خشمگین
پیش از آغاز نقد فیلم دوازده مرد خشمگین باید گفت این اثر در سال ۱۹۵۷ ساخته شد و اگرچه در مراسم سینمایی اسکار نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی شد اما نتوانست جایزهای از این جشن را کسب کند. همچنین شایان ذکر است که فیلم دوازده مرد خشمگین در جشن سینمایی گلدن گلوب نیز نامزد جایزه بهترین فیلم دراماتیک، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول و دوم مرد شد.
بیشتر بخوانید: فیلم ۱۲ Angry Men دوازده مرد خشمگین اثر سیدنی لومت، تلاشی برای انتخاب مرگ یا زندگی
اما این بار هم نتوانست جایزهای را از این جشنواره به دست آورد. گرچه این فیلم توانست جایزه بهترین فیلم خارجی از جشنواره بفتا و خرس طلایی جشنواره برلین را از آن خود کند که جزو جوایز مهم سینمایی محسوب میشوند. جوایزی که عموما سلیقه و سیاستهای پشت آنها، با اسکار و گلدن گلوب متفاوت تر است و جنبههای هنری آثار بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
در نقد فیلم دوازده مرد خشمگین میتوان گفت این اثر به تناسب داستان و تک لوکیشن بودنش که به به جز چند صحنه، بیشتر سکانسها در اتاق ژوری میگذرد و فضای فیلم، در زمان اکران، چندان نتوانست اقبال تماشاگران را بدست بیاورد. گرچه چندین سال بعد و تا همین امروز، جزو فیلمهای درخشان سینمای جهان نام برده میشود. درست مثل هر اثر متفاوتی که تفاوتش در سالهای بعد خود را نشان میدهد.
در ابتدای نقد فیلم دوازده مرد خشمگین باید گفت که این اثر دربارهی قضاوت و پیش داوری است. مسئلهای که امروز نیز در دنیای مدرن تبدیل به دغدغه نیز شده است. بارها دیده ایم که دربارهی یک خبر واحد به واسطه رسانهها و ارتباطات مجازی، برخوردها و داوریهای ضد و نقیض بسیاری صورت میگیرد. تحلیل درست و منطقی، در مواجه با یک خبر، میتواند صحت آنچه واقعا اتفاق افتاده است را به روشنی بیان دارد. اتفاقی که دقیقا در فیلم دوازده مرد خشمگین همین امر میباشد.
در ابتدای فیلم، از دوازده مرد، یازده نفرشان رای بر گناهکار بودن این جوان ۱۸ ساله میدهند. تنها مرد هشتم است که رای بر بی گناهی این جوان میدهد. مرد هشتم با تحلیلهایی که ارائه میدهد، بر بی گناهی محکوم ایمان دارد. تحلیلهای او رفته رفته بر یازده مرد دیگر اثر میگذارد و در ادامه یکی یکی رای بر بی گناهی این جوان محکوم به اعدام میدهند و زندگی دوبارهای به وی میبخشند.
به بیانی دیگر در نقد فیلم دوازده مرد خشمگین باید گفت اهمیت تحلیل را یادآور مخاطب میشود. مخاطبی که آنقدر سرگرم ظواهر خبر میشود که از دیدن زوایای پنهان و عمق آن باز میماند. همان طور که گفتم این مسئله پیش داوری، به مسئلهای بغرنج در دنیای امروز جهان بدل گشته و اهمیت نگاهی دوباره به این فیلم ماندگار را یادآور میشود.
اگر بخواهیم نگاهی سینمایی و دور از جامعه شناسانه به فیلم دوازده مرد خشمگین داشته باشیم، باید بگوییم که شدت اهمیت قضاوت و رای دادن و استرس و اضطرابی که از پی آن میآید، با زبان سینمایی نیز در فیلم ارائه میشود. در ابتدا، یازده مرد، به راحتی رای بر گناهکار بودن محکوم میدهند، رفته رفته که فیلم پیش میرود و مجبور به نگاهی دوباره به جریان قتل میشوند، بر اهمیت تصمیمشان آگاه میشوند و در طی این امر با شدت گرفتن مخالفتها و بحث ها، شرایط را بحرانی میکنند.
این استرس و بحران در تحلیل و نقد فیلم دوازده مرد خشمگین خود را در درجه دما نشان میدهد که به عنوان موتیفی در فیلم بیان میشود. هوا گرم است و گرم تر میشود و این مردان نیز لباس هایشان از عرق هایشان خیس میشود و شرایط برایشان سخت تر میشود. این موتیف گرما نیز به بیانی دیگر، نشان از اهمیت موضوع و گرم شدن موضوع و حرارت انتخاب میدهد.
در نقد فیلم دوازده مرد خشمگین نباید از قلم انداخت که نام این اثر نیز طعنهای به مردانگی میزند و به نوعی آن را زیر سوال میبرد. همان طور که میدانیم در اساطیر و در تاریخ جوامع، تفکر و قضاوت، امری مردانه محسوب میشود. کار قضاوت نیز بر عهدهی مردان بوده است و هنوز هم در برخی از کشور ها، زنان حق و اجازهی قضاوت را ندارند. حال در این فیلم ما با دوازده مرد که از قضا خشمگین هم هستند، رو به رو هستیم که باید قضاوت و داوری کنند.
اما داوری آنها در محکوم کردن مضنون بسیار سریع و با توجه به ظواهر صورت میگیرد. این خود انتقادی به وضعیت قضاوت مردان است. نام فیلم نیز خشمگین را در کنار مرد آورده است، طعنهای است به قضاوت مردانی که نه تنها بر اساس عقل و منطق نیست، بلکه بر اساس احساس خشم میباشد.
حال آنکه میدانیم یکی از دلایل ممنوعیت زنان برای قصاوت، احساساتی بودن آنها شمرده میشود. فیلم دوازده مرد خشمگین به طور ضمنی بیان میدارد که مردان هم از روی احساس خشم تصمیم میگیرند و با سوژهای احساسی برخورد میکنند و لزوما از روی عقل و منطق داوری نمیکنند. همان طور که پیشتر گفته شد، تنها مرد هشتم است که رای بر بی گناهی مضنون میدهد.
در شمایل فیزیکی این مرد با بازی هنری فوندا Henry Fonda کلیشهی مردانگی یازده مرد دیگر را نمیبینیم. چهرهی او آرام و متین است. اندامش به نسبت دیگر مردان ظریف و لاغر است. همچنین ظاهری آراسته تر را داراست. در مقابل او، مرد دیگری وجود دارد که به شدت مخالف عقیدهی اوست و تا آخر بر رای خود باقی میماند و آخرین نفراتی است که رای بر بی گناهی محکوم میدهد.
ظاهر او دارای کلیشههای مردانگی رایج است. هیکل بزرگی دارد. لباس هایش نامرتب تر است و در برخی جاها دست به خشونت و نزاع نیز میزند. در انتهای نقد فیلم دوازده مرد خشمگین باید گفت در این اثر با ارائهی چنین سوژهای و تقابل چنین مردانی، نگاهی که جامعه به مردان دارد را مورد انتقاد قرار میدهد و به نوعی دعوت میکند که داوری و نگاه دیگری نسبت به قضاوت مردان داشته باشد.